خوشدور - شعر از علی آقا واحد
یارین رهئ عشقینده کونول قان اولا، خوشدور
هیجرینده گوزوم هر گئجه گیریان اولا، خوشدور
من کی، بو قارا گوزلولر عشقینده اسیرم
سینم هدفئ- ناوکئ- مژگان اولا خوشدور
محمد فضولی
محمد فضولی (ترکی آذربایجانی: Məhəmməd Füzuli ، ترکی استانبولی: Fuzûlî) یا ملا محمد بن سلیمان بغدادی (۱۴۸۳-۱۵۵۶) شاعر و ادیب آذربایجانی است.
او را «بزرگترین شاعر ترکی آذربایجانی در سدهٔ دهم» میدانند. پدر وی ساکن حله در عراق امروزی بود و محمد فضولی در آنجا بهدنیا آمد و در بغداد پرورش یافت از این روی، سه زبان ترکی، فارسی و عربی را به خوبی میدانست و به هر سه زبان شعر سرودهاست. او را یکی از پایهگذاران سبک هندی میدانند.
محمد پسر سلیمان در حدود سال ۱۴۸۳ در عراق بهدنیا آمد.در منابع معتبر از جمله مجمعالخواص صفحه ۱۰۳ حله به عنوان محل تولد فضولی برشمرده شده است، اما در برخی منابع دیگر کربلا یا نجف هم آمده است. پدرش سلیمان بود که به حله مهاجرت کرد و قاضی آن شهر بود. «پدر فضولی بنا به گفتهٔ «صادق بیگ افشار» صاحب تذکرهٔ «مجمع الخواص» –که به زبان ازبکی نوشته شده– از ایل بیات بوده که یکی از ۲۲ طایفه مهاجر ترکان اوغوز میباشد.»
او در حله و سپس بغداد تحصیل کرد و یکی از استادانش «ملک الشعرای حبیبی» از شاعران حروفی بود. حدود هفتاد ساله بود که در بغداد درگذشت.
پیش از فضولی در ادبیات ترکی آذربایجانی شکلهایی چون مثنوی و غزل رواج داشت و فضولی خود یکی از غزلسرایان برجسته بود، اما «او نخستین آثار ارزندهٔ تمثیلی را در ترکی آذربایجانی آفرید (بنگ و باده- صحبت الاثمار). فضولی مانند نسیمی کوشید تا شعر ترکی را با اوزان عروضی سازگار نماید اگر چه او موفقیت چشمگیری به دست آورد ولی واقعیت این بود که ترکی با وزن هجایی سازگارتر است.»
بعضی از منتقدین ادبی سبک اشعار فارسی فضولی را نزدیک به سبک هندی و صائب تبریزی که صد سال پس از وی این سبک شعر را رواج داد میدانند. برخی محققین او را بزرگترین غزلسرای جهان اسلام نامیده اند«بسیاری از مضامین فضولی را بعد از او در شعر شعرای نامدار مکتب اصفهان یا سبک هندی (= سبک فضولی) میبینیم.» و حتی او را «از جمله پایهگذاران سبک هندی»شمردهاند.
یاران گذشته بس که کردند تاراج عبارت و معانی
شد تنگ فضای نظم بر ما فریاد ز سبقت زمانی
فضولی در فارسی به دو معنا به کار میرفته است:۱- کسی که کار بیهوده کند.۲- آنکه بیجهت در امور دیگران مداخله کند.
این دو معنا دقیقاً با معنای این واژه در زبان عربی انطباق داشت. اما از حدود قرن هشتم هجری به بعد این مفهوم به «فضول» داده شد. در عوض واژه «فضول» که در عربی یعنی «زبان درازی و مداخلهٔ بیجا در کار دیگران» در فارسی «فضولی» خوانده شد. مثلاً حافظ میگوید:«در کارخانهئی که رهِ عِلْم و عقل نیستوَهْمِ ضعیفْرای فضولی چرا کند؟»[۱۷]که در اینجا فضولی به همان معنایی است که ما امروزه به کار میبریم، و این عکس معنای عربی این واژه است.
به هر حال محمدبن سلیمان این تخلص را به معنای عربی آن به کار میبرد یعنی:«زبان دراز و مداخله کننده در کاری که به او مربوط نیست»، یا به تعبیر امروزی «فضول». فضولی در مقدمه دیوان اشعارش به زبان فارسی دلیل انتخاب این تخلص عجیب را با زبانی شوخطبع توضیح میدهد:آخرالامر معلوم شد که یارانی که پیش از من بودهاند تخلصها را بیش از معانی ربودهاند. خیال کردم که اگر تخلص مشترک اختیار نمایم در انتساب نظم بر من حیف رود اگر مغلوب باشم و بر شریک ظلم شود اگر غالب آیم. بنابر رفع ملابست التباس «فضولی» تخلص کردم و از تشویش ستم شریکان پناه بجانب تخلص بردم و دانستم که این لقب مقبول طبع کسی نخواد افتاد که بیم شریک او بمن تشویشی نتواند داد.
دیوان اشعارترکی.
دیوان ترکی فضولی تاکنون چند بار در ایران، ترکیه وآذربایجان منتشر شده است. دیوان ترکی به تصحیح حمید آراسلی(باکو)، دیوان ترکی به تصحیح امین صدیقی(تهران-1374)، دیوان ترکی به تصحیح حسین محمدزاده صدیق(تهران) ودیوان ترکی تصحیح مژگان جونبور ودیگران(استانبول). بهترین چاپ های علمی دیوان ترکی هستند.
شاه و گدا
لیلی و مجنون
مثنوی بنگ و باده. . به شاه اسماعیل تقدیم شدهاست.
روضه.
حدیقت السعداء. . این کتاب ترجمهٔ روضةالشهدای حسین واعظ کاشفی است.که بر آن مطالبی نیز افزوده است.
صحبت الاثمار. ( گفتگو بین چند میوه است و یکی از نخستین کتابهای ادبیات کودک محسوب میشود.)
شکایتنامه.
رساله معما.
نمونه شعر ترکی
ای خوش اول مست، کی بیلمز غمی-عالَم نه ایمیش، نه چکر عالم اوچون غم، نه بیلر غم نه ایمیش
بیر پری سیلسیلهیی-عشقینه دوشدوم ناگه، شیمدی بیلدیم سببی-خیلقت-آدم نه ایمیش.
واعظ اوصافی-جهنم قلیر، ای اهل ورع! وار اونون مجلسینه، بیل کی جهنم نه ایمیش!
اوخو کؤکسومده ئوتوپ، قالمیش ایمیش پئیکانی، آه بیلیدیم سببی-آهی-دمادم نه ایمیش!
ای فضـولـی! مـزهیی-ساقی و صهبــا بیلـدیـن، توبه قیل تا بیلهسن، زَرق و ریا هم نه ایمیش!
ترجمه فارسی
خّرم آنکس که نداند غم عالم چه بوَد نه بداند غم عالم، نه که خود غم چه بوَد
ناگهان بندی زنجیر نگاری شدهام حال دانم سبب خلقت آدم چه بود
گفت واعظ همه اوصاف جهنم، زاهد! باش در مجلس او، بین که جهنم چه بود
تیر بر دل بزد و مانده بجا پیکانش آه، دانم سبب آه دمادم چه بود
ای فضولی مزه باده ساقی دانی چو کنی توبه بدانی که ریا هم چه بود
فارسی
قدیمیترین نسخه خطی دیوان فارسی فضولی در ۲۰ جمادیالاولی ۹۵۹ قمری به خط حبیبالله اصفهانی نوشته شده است. این نسخه هماکنون در کتابخانه مرادیه در ترکیه نگهداری میشود.
در مقدمهٔ این دیوان، فضولی با زبانی که گاه به طنز نزدیک میشود، شرح میدهد چگونه بعد از این که در سرودن شعر به عربی و ترکی مهارت پیدا کرده، اشعار پراکندهٔ فارسی سروده است به سرودن غزل به فارسی پرداخته است:تا آنکه روزی گذارم بمکتبی افتاد، پری چهرهٔ دیدم فارسینژاد، سهی سروری که حیرت نظارهٔ رفتارش الف را از حرکت انداخته بود و شوق مطالعهٔ مصحف رخسارش دیدهٔ نابینایی صاد را عین بصر ساخته بود. چون توجه من دید از گفتهای من چند بیتی طلبید. من نیز چند بیتی از عربی و ترکی باو ادا نمودم و لطایف چند نیز از قصیده و معما برو فزودم. گفت که اینها زبان من نیست و بکار من نمیآید، مرا غزلهای جگر سوز عاشقانهٔ فارسی میباید.هر چند اصولاً فضولی در این مقدمه با شوخطبعی مسائل را بیان میکند و بعید نیست از سر شوخطبعی این ماجرا را نقل کرده باشد اما به هر حال غزلهای عاشقانهٔ فارسی فضولی بخش مهمی از دیوان او را تشکیل میدهند.فضولی به فارسی در قالبهای مختلف مانند قصیده، غزل، ترکیببند، مقطعات، رباعی و مثنوی ساقینامه شعر سروده است؛ اما بخش عمدهٔ دیوان او را غزل و قصیده تشکیل میدهد.
دیوان شعرها
رند و زاهد
صحت و مرض
انیس القلب
ساقینامه (هفت جام)
روح نامه (سفرنامه روح یا حُسن و عشق)
نمونه شعر فارسی
نو خطان را دوست میدارد دل دیوانهام من چو مجنون نیستم در عاشقی مردانهام
خضر میگویند بر سر چشمهٔ برد ست راه قطرهٔ گویا چکیده جایی از پیمانهام
عقل را هر لحظه تکلیفیست بر من در جهان بیتکلف با عجب دیوانهٔ همخانهام
درد دل با سایه میگویم نمییابم جواب غالباً او را بخواب انداخته افسانهام
متصل از درد عشق و طعنهٔ عقلم ملول میرسد هر دم جفا از خویش و از بیگانهام
تا کشیده بر گلت از سنبل مشگین نقاب میخلد صد خار هر دم بر جگر از شانهام
به که بر دارم فضولی رغبت از ملک جهان نیستم گنجی که باشد جای در ویرانهام
عربی
فضولی در مقدمه دیوان فارسیاش در مورد اشعار عربیاش گفته است: «باشعار عربی پرداختم و فصحای عرب را بفنون تازی فیالجمله محظوظ ساختم و آن بر من آسان نمود زیرا زبان مباحثهٔ علمی من بود.»
شعر
مطلع الاعتقاد
دیوان اشعار عربی
کلام و فلسفه
(به عربی: مطلع الاعتقاد فی معرفت المبدأ و المعاد). این کتاب توسط دکتر حسین محمدزاده صدیق از عربی به فارسی ترجمه و در قطع وزیری منتشر شده است. در سال ۱۹۵۸ در باکو منتشر شد.
نمونه اشعار
فضولی از کمسوادی کاتبان و از این که هنگام نوشتن اشعار دقت کمی میکنند و مفهوم اشعار را از بین میبرند در رنج بوده است و در انتقاد به این موضوع سه شعر به ترکی، فارسی و عربی سروده است.
ترکی
قلم السون اَلی اُلْ کاتب بَدْ تحریرک که فساد رقمی سوزمزی شوُرِِ ایْلر
گاه بیر حرف سقوطیهِ قِلْورنادری نارْ گاه بیر نقطه قصوریله گوزی کورایلر
فارسی
باد سرگشته بسان قلم آن بیسروپا که بود تیشهٔ بنیان معارف قلمش
زینت صورت لفظ است خطش لیک چسود پردهٔ شاهد معنی است سواد قلمش
عربی
تبت یدا کاتب لولاه ما خربت معمورةأسّست بالعلم و الادبِ
اَردی من الخمرفی اِفساد نسخته تستظهر العیب تغییراً مِنَ العَثَب
یادمان فضولی
۱۹۰۸ - عزیر حاجی بیگف اپرایی بر اساس داستان و اشعار لیلی و مجنون فضولی نوشت.
۱۹۵۲- به افتخار محمد فضولی شهر کاریاگینو در اتحاد شوروی، که اکنون در منطقه خودمختار قره باغ واقع است، «فضولی» نامیده شد.
۱۹۵۸ - در جمهوری آذربایجان در دورهٔ اتحاد جماهیر شوروی، برای بزرگداشت مقام ادبی فضولی کنفرانسی بینالمللی برگزار شد و آثار ترکی و فارسی او در چاپ جدید منتشر گردید.
۱۹۹۳ تا ۱۹۹۶ - به مناسبت پانصدمین سال تولد فضولی در جمهوری آذربایجان طی سه سال مراسم و جشنهای متعددی برپا شد. در این سالها در کشورهای مختلف نیز کنگرهها و مراسم بزرگداشت متعددی برگزار شد. از جمله میزبانان مراسم میتوان به ایران (تهران)، ترکیه (آنکارا)، روسیه (مسکو)، عراق (بغداد، کربلا و کرکوک)، گرجستان، قزاقستان، ازبکستان، داغستان، دربند، مخاچقلعه، و دفتر مرکزی سازمان یونسکو در پاریس اشاره کرد.
۱۹۹۶ - روز ۸ نوامبر روز عیدملی لقب گرفت و حیدر علیاف رئیس جمهوری وقت جمهوری آذربایجان در جشن باشکوهی در کاخ رسپوبلیکا سخنرانی کرد و از فضولی به عنوان شاعر ملی آذربایجان تجلیل کرد.
۲۰۰۷ - در ۲۲ و ۲۳ خرداد ۱۳۸۶ همایش دو روزه فضولیشناسی در ارومیه برگزار شد. مرکز مطالعات و تحقیقات آذربایجانشناسی و دانشگاه ارومیه در استان آذربایجان غربی این همایش را برگزار کردند. «به گفته کارشناس اجرایی همایش ۵ مقاله از کشور ترکیه، ۲۹ مقاله از باکو، یک مقاله از روسیه، ۸ مقاله از جمهوری نخجوان و ۷۰ مقاله از کشور ایران به دبیرخانه واصل شده بود.»
سرو را همچو قدت شیوهٔ رعنایی نیست | این قدر هست که او مثل تو هرجایی نیست | |
سرو و گل تا ز قد و روی تو دیدند شکست | باغبانرا سرو برک چمنآرایی نیست | |
همدمی چون غم او نیست دم تنهایی | هر کرا هست غم او غم تنهایی نیست | |
ای دل ار عاشقی از طعنه میندیش که ذوق | نتوان یافت ز عشقی که برسوایی نیست | |
ای که داری سر سودای تجارت بینفع | هیچ سرمایه به از جوهر دانایی نیست | |
صبر در عشق تو کاریست پسندیده ولی | کردهام تجربه کار من شیدایی نیست | |
مشو از دیدهٔ خونبار فضولی غایب | که درو بی گل روی تو شکیبایی نیست |
شعر و اندیشه استاد شهریار ذخیره گرانبهای فرهنگ و ادب است
استاندار آذربایجان شرقی گفت: شعر و اندیشه استاد شهریار ذخیره گرانبهای فرهنگ و ادب این سرزمین است.
به گزارش روابط عمومی استانداری، اسماعیل جبارزاده درپیامی به جشنواره فرهنگی و هنری حیدربابا، خاطرنشان کرد: استاد شهریار از نوابغ ادبی معاصر و از فاتحان قله ها ی رفیع شعر و ادب فارسی و ترکی است و امیدواریم این جشنواره محملی برای تبیین زوایای مختلف اندیشه ها ی این استاد باشد.
وی با بیان این که استاد شهریار نقطه عطف شعرای معاصر است، افزود: اشعار این شاعر شهیر چه در عرصه شعر فارسی و آفرینش غزل های شورانگیز، عاطفی و لطیف و چه در عرصه شعرترکی و خلق آثاری برجسته و برخاسته از فرهنگ این مرز و بوم و چه در زمینه سرایش اشعار آیینی و مدح و ثنای اهل بیت(ع)، کم نظیر و حتی بی نظیر است.
جبارزاده در پیام خود با اشاره به ابعاد شخصیتی و ادبی استاد شهریار، اظهار کرد: قریحه و ذوق سرشار این شاعر نامی، زمانی که با نازک خیالی های شاعرانه اش درهم می آمیزد سرانجام به خلق اشعاری مملو از تصاویر دل انگیز ختم می شود و منظومه حیدربابا نمود بارز جوشش عاطفه است.
وی منظومه ماندگار حیدربابا را از لحاظ تاثیرگذاری بر ذهن و جان مخاطبان عام و خاص و سادگی زبان و روانی بیان، کم نظیر توصیف کرد و افزود: اگر بخواهیم در حوزه شعر و ادب، عنوانی بامسما برای استاد شهریار در نظر بگیریم، بدون شک باید او را مردمی ترین شاعر معاصر بنامیم، چرا که او با شمشیر قلم، دل ها را به تسخیر درآورده و قرائت منظومه حیدربابای او، هم حکمت و معرفت را بر صحیفه ذهن نقش می زند و هم شور و شعفی کودکانه در خاطر پیران می آفریند.
جشنواره فرهنگی هنری حیدربابا نهم خرداد ماه جاری در روستای خشکناب از توابع بخش تیکمه داش در شهرستان بستان آباد و در پای کوه حیدربابا برگزار و هنرمندان شرکت کننده به خلق اثر در محیط خواهند پرداخت.
تورکون دیلی - شاعر استاد شهریار
تورکون دیلی تک سئوگیلی ایسته کلی دیل اولماز اؤزگه دیله قاتسان بو اصیل دیل اصیل اولماز
اؤز شعرینی فارسا – عربه قاتماسا شاعیر شعری اوخویانلار ، ائشیدنلر کسیل اولماز
فارس شاعری چوخ سؤزلرینی بیزدن آپارمیش « صابیر » کیمی بیر سفره لی شاعیر پخیل اولماز
تورکون مثلی ، فولکلوری دونیادا تک دیر خان یورقانی ، کند ایچره مثل دیر ، میتیل اولماز
آذر قوشونو ، قیصر رومی اسیر ائتمیش کسری سؤزودور بیر بئله تاریخ ناغیل اولماز
پیشمیش کیمی شعرین ده گرک داد دوزو اولسون کند اهلی بیلرلر کی دوشابسیز خشیل اولماز
سؤزلرده جواهیر کیمی دیر ، اصلی بدلدن تشخیص وئره ن اولسا بو قدیر زیر – زیبیل اولماز
شاعیر اولابیلمزسن ، آنان دوغماسا شاعیر مس سن ، آبالام ، هر ساری کؤینک قیزیل اولماز
چوخ قیسسا بوی اولسان اولیسان جن کیمی شئیطان چوق دا اوزون اولما ، کی اوزوندا عاغیل اولماز
مندن ده نه ظالیم چیخار ، اوغلوم ، نه قیصاص چی بیر دفعه بونی قان کی ایپکدن قزیل اولماز
آزاد قوی اوغول عشقی طبیعتده بولونسون داغ – داشدا دوغولموش ده لی جیران حمیل اولماز
انسان اودی دوتسون بو ذلیل خلقین الیندن الله هی سئوه رسن ، بئله انسان ذلیل اولماز
چوق دا کی سرابین سویی وار یاغ – بالی واردیر باش عرشه ده چاتدیرسا ، سراب اردبیل اولماز
ملت غمی اولسا ، بو جوجوقلار چؤپه دؤنمه ز اربابلاریمیزدان دا قارینلار طبیل اولماز
دوز واختا دولار تاختا – طاباق ادویه ایله اونداکی ننه م سانجیلانار زنجفیل اولماز
بو « شهریار » ین طبعی کیمی چیممه لی چشمه کوثر اولا بیلسه دئمیرم ، سلسبیل اولماز
مولانا همتی انگورانی شاعر توانای اواخرقرن دهم هجری-زنجان
مولانا همتی انگورانی از شاعران توانای اواخرقرن دهم هجری و اوایل قرن یازدهم است.
از او حدود هفتهزار بیت شعر در سه زبان اصلی ترکی، عربی و فارسی باقی مانده است.
اشعار او در دو دفتر شعر هستند كه جلد نخست شامل ۲۵۰۰ بیت است که دربارهٔ علی بن ابی طالب، امام اول شیعیان و اهل بیت علیهم السلام سروده شده است.
همچنین دفتر دوم شامل ۴۵۰۰ بیت در قالبهای غزل و قصیده سروده شده است.
مولانا همتی در روستای انگوران از شهرستان ماهنشان زنجان متولد شد.
او در زمان شاه اسماعیل صفوی برای ترویج تشیع مسافرتهایی به امپراطوری عثمانی داشته است و در تركیه به پاس حضور او، بیش از ۱۹ قدمگاه به نامش برپاست.
او در نهایت به زادگاه خود برگشته و بعد از وفات در همانجا مدفون گشته است.
نمونهای از شعر های او در منزلت علی بن ابی طالب، امام اول شیعیان:
ذات حیــدردن گؤرونـدی عالمــه اسرارحــق شعله چكدی گون تكین هر ذرره دن انوار حق
رهبر راه علی العرش استوی دور مرتضی هادی معراج احمد، محـرم اســـرار حق
داستــان حـیــدر كــترّاری سؤیـلــر شوقـیــلن بو چمـنـده صد هـــزاران بولـبــول گلـزار حق
رحیم منزوی اردبیلی ، شاعر اهل بیت
رحیم منزوی اردبیلی از شاعران مرثیه سرای آذربایجانی است.
رحیم منزوی اردبیلی فرزند اسدالله در محله (کوچه علی) اردبیل به سال ۱۳۱۶ دیده به جهان گشود. پدرش در کنار شغل حلبی سازی و دواتگری در ایام محرم به شبیه خوانی و تعزیه گردانی میپرداخت واین موضوع در رحیم منزوی به مرثیه سرایی تاثیر فراوانی گذاشت.
او اولین شعر خود را در سن ۹ سالگی سرود. فضای عاشورایی شهر در سال ۱۳۲۶ به بعد او را به نوحه سرایی سوق داد. در پایان تحصیل وارد ارتش گردید و در مراغه پای درس آیت الله سید جواد مجتهد نشست و دروس اسلامی را فرا گرفت.
بعد از هفت سال از ارتش استعفا کرد و مدتی بعد به رانندگی پرداخت.
در سحرگاه روز ۹ مرداد ۱۳۷۱در پی عارضه قلبی در تهران درگذشت و جنازهاش به اردبیل انتقال یافت و در قبرستان بهشت فاطمه به خاک سپرده شد.
محضر حقده بلادور باشه، باش و جان باجی
ایستیرم کئچم باشه، یئته پیمان باجی
معمولاً در سرودههای او کلمات فارسی و عربی نسبت به سایر نوحهها کمتر است.
ایشان در زمانی اشعار خود را سرودند که مداحی ترکی با حضور و پیدایش مداحان بزرگی چون ، حاج سلیم مؤذن زاده اردبیلی، حاج داود علیزاده، حاج جواد رسولی واستاد حاج محمد باقر تمدنی و... به تمام لایههای اجتماع رسوخ کرده و گسترش فراوانی یافتهاست و درست چنین زمانی است که سرودههای منزوی با اجراهای بی نظیر مداحان بزرگ مخصوصاً استاد سلیم مؤذن زاده اردبیلی که با توانایی تمام و درست بر طبق دستگاههای موسیقی انجام میگرفت، مورد استقبال قرار میگیرد.
کاست «اکبره باخ اکبره باخ» وحاج سلیم که تماماً سرودههای مرحوم منزوی بود میباشد؛ شعری با قالب نو و خلاقیت تمام و اجرایی زیبا و تمام با خلاقیت استاد سلیم مؤذن زاده، و واقعاً میتوان گفت که این اثر بینظیر بوده و هست و باعث شروع سبک جدیدی در مرثیهسرایی و مداحی ترکی گردید.
در مورد شخصیت مرحوم منزوی نقل است که ایشان درباره مضامین و حتی کلماتی که در سرودههایش به کار میبرد، بسیار حساس بود و اشعارش را در حال و هوای عاشورایی میسرود.
حتی میگویند که برای سرودن شعری در مورد حضرت رقیه(س) مسیری خاردار را که نسبتاً هم طولانی بود، چندین بار با پای برهنه دویده بود تا بتواند شعر سوختن خیام و فرار بچهها به صحرا را بسراید.
آثار او عبارتند از:
آمال منزوی (اولین دیوان اشعارمنزوی)
آثار منزوی ، ایثار منزوی ، صد سینه زن ، صد قافیه ، صد منظره ، صد زمزمه ، صد مرثیه ، نهضت حسینی ، آلام منزوی
عباسقلی یحیوی
عباسقلی یحیوی از شاعران مرثیه سرای ترکزبان، اهل اردبیل است. اغلب سرودههای وی به زبان ترکی آذری بوده و در سرودههای خود از قالب شعری حماسی استفاده نمودهاست. تخلص او ابتدا «احقر» بود که بعداً به نام خانوادگی خود یعنی «یحیوی» تغییر داده است.
عباسقلی یحیوی در ۲۷ تیر ۱۲۸۰ در محله تازه شهر اردبیل بدنیا آمدهاست. او در سن ۱۳ سالگی با تخلص «احقر» شروع به سرودن اشعار مذهبی کرده و اولین شعر خود را سرود. او بعد از مدتی و در اوایل دوران جوانی، تخلص خود را به نام خانوادگیاش «یحیوی» تغییر داد. اشعار یحیوی همراه با تخیل و اندیشه و بدور از ضعف ادبی و خرافه پردازی است. عباسعلی یحیوی، فرزند استاد یحیوی میگوید: «یحیوی، اشعارش را بیشتر در مغازهاش میسرود. عموماً پاکنویس کردن اشعار هم توسط «داود یحیوی» صورت میگرفت.
«میرزاآقا ذبیحی» هم اشعار تازه را با استفاده از کاربن در چند نسخه مینوشت و بین علاقهمندان توزیع میکرد و به نوعی توزیع اشعار را عهدهدار بود. «میرزامحمدعلیناطق» و «میرزا افضلعلی صدرالممالکی» اولین شنودگان تازهترین اشعار یحیوی بودند.سلیم مؤذنزاده اردبیلی تقریباً اولین مداحی بود که اشعار یحیوی را اجرا میکرد. حسینقلی داودی، رحیم حیدری و محمد باقر تمدنی نیز از مداحانی بودند که بیشترین ارتباط را با یحیوی داشتند.»
یحیوی ۶۵ سال از عمر ۷۸ ساله خود را صرف سرودن اشعار مرثیه برای اهل بیت(ع) کرد و سرانجام در سن ۷۸سالگی در ۲۶ آبان ۱۳۵۸ از دنیا رفت و در قبرستان «بهشت فاطمه» اردبیل به خاک سپرده شد.
عباسقلی یحیوی در ۶۵ سال از عمر خود را صرف سرودن مراثی اهل بیت(ع) کرد که حاصل آن هشت جلد کتاب شعر شامل مدح،نوحه و مرثیه درباره امام حسین(ع) و اهل بیت(ع) به زبانهای ترکی آذربایجانی و فارسی است:
- بساط کربلا
- اسرار عاشورا
- پرچم عزا
- آخرین آثار یحیوی
- یادگار یحیوی
- بهارستان یحیوی
- نگارستان یحیوی
- غزلیات وطنز
تندیس، نشان و اماکن نامگذاری شده بنام یحیوی
تندیس یحیوی توسط هنرمند اردبیلی «ودود موذنزاده» طراحی و اجرا شده و پس از تغییر نام میدان ۱۵ خرداد اردبیل به «میدان تاجالشعرای یحیوی» در آن نصب شدهاست.
تاریخچهای از زندگی یحیوی نیز در کنار تندیس در «میدان تاج الشعرای یحیوی» و نیز پل هفت چشمه اردبیل نصب شدهاست. همچنین طی مراسمی در سال ۱۳۸۸، دانشکده ادبیات دانشگاه محقق اردبیلی به نام «تاج الشعرا یحیوی» نامگذاری شده و به نام «دانشکده ادبیات و علوم انسانی استاد تاج الشعرا یحیوی» به فعالیت علمی و آموزشی ادامه میدهد.
قرار است نشان افتخار یحیوی در مراسمهای بزرگداشت مفاخر عاشورایی که به مناسبتهای گوناگون برگزار میشوند به صاحبان بهترین آثار اهدا شود.کتاب اشعار «ابدی حماسهلر» نیز از اشعار مرحوم یحیوی تدوین و تهیه شدهاست.
برنامه «تاج الشعراء» به تهیه کنندگی «حسن سیف الهی» با موضوع معرفی شخصیت «عباسقلی یحیوی» شاعر ترک زبان از شبکه جهانی سحر تهیه، تدوین و پخش شدهاست.
این برنامه با رویکرد معرفی شخصیت ادبی و مذهبی مرحوم استاد «عباسقلی یحیوی» تاج الشعرای ادبیات مرثیه کشور، در ۵ برنامه ۱۸ دقیقهای تهیه شده و تدوین شدهاست. برنامه «تاج الشعراء» که از قالبی ترکیبی برخوردار است، دارای بخشهای متنوعی چون مصاحبه با مداحان و شاعران بزرگ ترک زبان همچون حاج سلیم موذنزاده، حاج محمدباقر تمدنی و بهروز ثروتیان در رابطه با بررسی شخصیت مرحوم یحیوی و همچنین بخشهای بررسی ریشههای عزاداری در کشور، شعرخوانی شعرا پیرامون شخصیت استاد «عباسقلی یحیوی» در همایش بزرگداشت «تاج الشعراء» و همچنین مداحی مداحان اهل بیت(ع) در بیان مصائب کاروان عاشورا و واقعه جانگداز کربلا و سایر بخشها تصویری است.فیلم مستند «غارت» براساس شعر تاج الشعرای یحیوی در زمینه عاشورایی تولید، پخش و توزیع شدهاست.
نمونه ای از اشعار ایشان:
آی باتدی صبح آچیلـدی، زینب نـوایــه گلـدی زهرا دئدی حوسئن وای، عالم صدایه گلـدی
چون یئخدیلار آتیندان، سلطان-ی-تشنه کامی دونیایـــه اوْلــدی اعــلان قتـلالحسین پیامی
جننـاتیـدهن ائشیتــدی پیغـمبــر-ی-گرامـی نعلینسیز عباسئز کرب-وْ-بلایه گلدی
پیمانه عالـم اوْلـدی، جانـانـه وئــردی جانیــن شوْق-وْ-شرافهتینن، طی ائتدی امتیحانین
شمر-ی-دغا توکنده، خاک-ی-منایـه قانیـن یوز دوتدی آسمانه حمد و ثنایه گلدی
خون خدا توکولدی گودال کربلایه یئرلر تزلزل ائتدی، رعشه دوشوب سمایه
کـروبیـان-ی-لاهـوت، آغلاشــدی بو بـلایـــه یئل اسدی گون دوتولدی ظلمت فضایه گلدی
خون حسین بوغازدان جاری اولان زمانی جبریل آپاردی عرشه، بیر شیشـه ده اوْ قانی
اوْل شیشــهدهن نمــودار، اوْلدی بلا نیشـانــی قوْزاندی بـویـئ ماتم، اهل سمایه گلدی
نور-ی-حق اوْلدی لامع، باشسیز قالان بدنـده رأس-ی-حوسینئ مظلوم، سر نیزیه گئدنده
باد-ی-سیاه اسنـده، یئر زلـزلـه ائـدنــده سیندی نظام-ی-دونیا حد-ی-فنایه گلدی
نزدیک ایدی یریندن، چیخسون مدار-ی-دونیا آل-ی-امیه ائتسون، دستور-ی-شرعی ملغی
سرنیزدن ائدنده نور-ی-حوسین تجلی دین-ی-محمد اوسته نورانی سایه گلدی
فـرمــان-ی-غـارتیلــهن، تللـی آشیب عربلـر گؤردی اوْ هایهویی، اطفال-ی-زار و موْضطـر
قاچدیلا خئیمه گاهه، بیردهن اوجالدی سسلر عمه آماندی لشگر، خیمـــه سرایـــه گلدی
صحـرانـــورد عـربلــر، خـرگاهـی یاندیـرانـدا باشــی آچیق حرملر، اوْددان چیخوب قاچاندا
قالخوب بحتر آتش گیزلندیلر دوماندا توسدی اوجالدی قاره پرده هوایه گلدی
بیر خردا قیز قاچوردی ،دوتموش اله عباسین مرد یهودی دوتدی ،خاموش ائدوب لباسین
گتدی اله حوسینون، دیلبندینین رضاسیـن احسن اوْ شیخه موشکول، وقتده هرایه گلدی
گر ائتمهسئیدی زینب، نسل-ی-حوسینه ایمداد اولموشدی اودایچینده سوزان امام سجـــاد
قیلـدی رشـــادهتیـلـه، اوْددان امـامـی آزاد بیر تــازه زندهگانلیق، زین-وْ-العباده گلدی
زهــرا گــزهردی گــونـدوز، اطـراف-ی-ماجراده تا کـوفییـه حـــوسینون، گـئتــدی باشی جیـداده
نعش-ی-حوسینی آخشام، باشسیز قوْیوب آراده گون باتجاقین او خاتون مطبخ سرایه گلدی
حوران-ی-باغ-ی-جنت، محــزون گرفتــه سیمــا حــوا خـدیجــه خــاتون، مــریم جناب-ی-سـارا
آشفته مو سیه پوش، دیل لرده وا حو سئن وای زهرایــه همـدم اوْلسون، بزم-ی-عزایه گلدی
اللی اوچ ایل قاپوندا، وار یحیوی حـوسئن جان نؤحه یازوب غمــونده، اوْلمــوش مریـض-وْ-نالان
دست-ی-مــبـارکــونله، دردینـه ایله درمان امید-ی-صحـــت ایله، باب-ی-شفایــه گــلدی.
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 36 صفحه بعد